آقا آرتینآقا آرتین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

لحظه های بی تکرار از کودکانه ی دردانه ام آرتین خان

فرشته کوچولوی مامان

تــــنــــهـــا كـسـي كـه مـي خــواهـم دل بــه دلـَـش بـدهـم تــــــــــويـــي ،تــو تــغـيــيـر نـور را در آسمـان تـمـاشــــا كـن،مــن چــشــم هاي تـو را ... ...
17 خرداد 1393

توتمام وجودمنی

میـــــــــــدونی پسرکم صدای تـــــو دیدن تــــــو حتی فکر کردن به تــــو برای من آرامش بخشه آرامـــــش یعنی تــــــــــو عشـــــق یعنی تــــــــــو زنــــدگی یعنی تــــــــــو و من خوشبخــــــت ترینم چون تـــــــــو رو دارم... ...
10 فروردين 1393

فرزندم

دردانه ی مادر ساده نگذر نوشته هایی که تو را اشک یا عشق می بخشند قلب نویسنده اش را هزاران بار سلاخی کرده اند!!! ...
24 دی 1392

من به تومحتاجم

آرتینم ﺩﺭ ﻧگاهت ﭼﯿزیست که نمیدانم چیست ... ؟؟؟ ﻣﺜـﻞ ﺁﺭﺍﻣـﺶ ﺑﻌـﺪ ﺍﺯ ﯾـﮏ ﻏـﻢ !... ﻣﺜـﻞﭘﯿـﺪﺍ ﺷـﺪﻥ ﯾـﮏ ﻟﺒـﺨﻨــﺪ !... ﻣﺜـﻞ ﺑـﻮﯼ ﻧـﻢ ﺑﻌـﺪ ﺍﺯ ﺑـﺎﺭﺍﻥ !... ﺩﺭ ﻧگاهت چیزیست... که نمیدانم چیست ... ؟؟؟ ﻣن به آن محتاج ...
22 دی 1392

پسرکم

نمیدانم، تو را به اندازه ی نفسـم دوسـت دارم یا نفسـم را ب اندازه ی تـو !؟ نمیـدانم چـون تورا دوست دارم نفــس میکشـم یا نفس میکشم که تو را دوست بدارم؟ تنهـا میدانـم ک دوسـت داشتنت لحظه  لحـظه زندگیـم را میسازد، وعشقـت ذره ذره  وجودم‌ را..   ...
6 دی 1392

باور غلط

این همهـ باور غلط!  همه تا گردن در باورهای غلط خود دست و پا می زنیم تا از غرق شدن در چه چیز رها شویم؟ تو می دانی پسرم؟! می دانی یکی از همین باورهای غلط چیست؟ می گویند پسرها نباید با عروسک بازی کنند. عروسک تنها مخصوص دخترهاست.  همین فردا به اسباب بازی فروشی می برمت. برایت یک عروسک می خرم. می گذارم خودت انتخاب کنی. چون می دانم سال ها بعد روزی جلوی من و پدرت می ایستی و از دختری که دوستش داری می گویی.  ولی باید یاد بگیری پسرم ... عروسک از "عروس" می آید. با عروسک در حقیقت نباید "بازی" کرد. باید مواظب عروسک بود. باید چشمانت را روی این عروس کوچکت تمام مدت نگه داری.  به چشم های تیله ای و سرد عروسک عادت ...
15 آذر 1392

مراسم شیرخوارگان حسینی

 ....وهرم عطش خیمه لب های کوچکی را شعله میزند آغوش مادری سرشار از مهر،خالی ازطفل،لبریز انتظار وساعتی بعد گهواره ی خاک قنداقه ای سرخ رابه گرمی می فشارد. ومن " نذر سلامت" کودکم را به دستهای کوچک او می سپارم. تاهیچ گاه خالی نبینم آغوش سبز مادری ام را..  ...
27 آبان 1392

نی نی نرم دوماهه

 از خـــــــــــدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویـــــــــــی ندارم ، رویایـــــــــــم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیـــــــــــا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایـــــــــــی که همان دنیـــــــــــای من است، و تویـــــــــــی که همان دنیـــــای مـــــنی... ...
22 آبان 1392

اولین دیدار با دردانه ام

در عالم کودکی به مادرم قول دادم که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت : نمی توانی عزیزم!! گفتم می توانم، من تو را از پدرم و خواهرم بیشتر دوست دارم. مادر گفت یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی ... نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم، ولی خوب که فکر می کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفته اش بودم ولی نه به اندازه مادرم ... بزرگتر که شدم عاشق شدم ... خیال کردم نمی توانم به قول کودکی ام عمل کنم ... ولی وقتی پیش خودم گفتم کدامیک را بیشتر دوست داری باز در ته قلبم این مادر بود که انتخاب شد ... سالها گذشت سالها گذشت و یکی آمد ... یکی که تمام جان من بود، همه ي عمر من بود ... ه...
26 مهر 1392

ماه عشق

– سمبل: باکره – عنصر: خاک – سیاره: عطارد – عضو آسیب پذیر: سیستم عصبی – روز اقبال: چهارشنبه – اعداد شانس: ۳ و ۵ – سنگ خوش یمن: یاقوت کبود – رنگ: سبز – گل: بنفشه – حیوان: سگ کوچک – گربه ...
23 مهر 1392